بانگ خبر، به نقل از وبدا، سال های از دست رفته عمر ناشی از سرطان در ایران و جهان قابل ملاحظه است. در جهان ۲۵۰ میلیون سال و در ایران، ۱.۵ میلیون سال عمر انسان ها، به دلیل ابتلا به سرطان سالانه از دست می رود.

در کنار این بیش از هر جنگی، آسیب های اقتصادی پدید می آورد و در صدر بیماری های پرهزینه قرار دارد با وجودی که بروز آن نصف بیماری های قلبی است. سرطان در جهان ۱.۱۶ تریلیون دلار هزینه دارد. محاسبه دقیقی برای این هزینه ها در ایران وجود ندارد اما با توجه به مطالعات منتشر شده در خصوص بار اقتصادی سرطان های مختلف و بسته به نرخ برابری ارز، سرطان حدود ۱ میلیارد دلار هزینه مستقیم خواهد داشت. به جز این به دلیل سال های از دست رفته عمر، حدود ۲ میلیارد دلار هزینه غیر مستقیم و در مجموع ۳ میلیارد دلار هزینه بر دوش اقتصاد کشور می گذارد.
در سطح فردی نیز، در ایران حدود دو سوم خانواده ها، پس از ابتلای یکی از اعضای خود به سرطان دچار هزینه های کمر شکن می شوند. به این معنا که بیش از یک سوم درآمدهای خانوار صرف این بیماری می شود و این به معنای آسیب اجتماعی قابل توجه به خانواده هاست. با وجود حمایت های دولتی، هنوز هم پرداختی از جیب بیماران برای هزینه های تشخیص و درمان سرطان، حدود ۵۰ درصد است.
 با این حساب آیا می شود سرطان را یک مشکل در حال ظهور دانست؟ به نظر من هنوز فقط برخی از مشکلات سرطان در جامعه ما بروز کرده است و در صورت عدم چاره اندیشی، در آینده مشکلات جدی تر نیز خواهند شد. خوشبختانه در حال حاضر بروز سرطان کمتر از متوسط جهانی است. در جهان از هر ۵ فرد، یک نفر در طول عمر خود چار سرطان می شود اما در ایران این میزان کمتر است و از هر ۷ تا ۸ نفر، یک نفر مبتلا خواهد شد. اما دو موضوع جدی است: یکی اینکه نسبت مرگ و میر به بروز سرطان در ایران، بیش از متوسط جهانی است. یعنی با وجود بروز کمتر، این نسبت پنجاه در صد است در حالی که در جهان چهل درصد است. دیگری اینکه با وجودی که در همه جهان، بروز سرطان در حال افزایش است، شیب افزایش تعداد موارد سرطان، در ایران دو برابر متوسط جهانی است.
دلایل این افزایش بروز چیست؟
مهمترین دلیل افزایش بروز در جهان و ایران، افزایش امید به زندگی و نسبت جمعیت سالمندی است. هر چه در کشوری، این افزایش بیشتر باشد، شیب افزایش بروز سرطان بیشتر است. ایران کشوری است که مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه و بیش از کشورهای توسعه یافته، در طی دو دهه آینده بیشتر پیر خواهد شد.
اما دلایل دیگری وجود دارند که می توان آنها را در دو گروه شیوه زندگی نامناسب و عوامل محیطی طبقه بندی کرد. ایران نیز کم و بیش از الگوی جهانی در خصوص عوامل خطر منتسب به بروز سرطان پیروی می کند با تفاوت هایی. سیگار در جهان علت حدود ۲۵ درصد موارد سرطان است. این میزان در ایران کمتر است. در عوض مشکل مواد مخدر در ایران جدی است و چیزی حدود ۵ درصد از بروز موارد سرطان را می توان به آن نسبت داد. اگر در ایران سرطان مثانه در زمره ۵ سرطان شایع در مردان است، علت اصلی آن مصرف بالاتر مواد مخدر است. عادات غذایی و کم تحرکی و چاقی نیز به ترتیب ۱۰ و ۵ درصد از علل سرطان در جهان و ایران ذکر می شوند. عوامل عفونی علت حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد موارد سرطان در جهان است و در ایان این میزان ۱۰ تا ۱۵ درصد است اما در صورت افزایش شیوع HPV، ایران نیز رشد عوامل عفونی را شاهد خواهد بود. آلودگی محیطی به ویژه آلودگی هوا در ایران جدی است و حدود ۱۰ درصد علل سرطان را به خود اختصاص می دهد.
با وجود این موارد، آیا راه حلی نیز برای کنترل سرطان وجود دارد؟
سرطان یک راه حل ندارد، بلکه باید در جستجوی راه حل ها بود، همچنین بدون خواست همگانی نمی توان به کنترل آن دست یافت.
با وجودی که مواردی که گفته شد، خبرهای خوبی نبودند اما خبر خوب این است که حدود ۵۰ درصد موارد سرطان قابل پیشگیری هستند و خبر خوب دیگر اینکه در صورت شناسایی به موقع و درمان جامع بیش از ۵۰ درصد موارد سرطان بهبود می یابند. اما در درجه اول باید تعهد سیاسی در سطوح بالا و خواست همگانی، در این زمینه وجود داشته باشد.
سیاست های نظام سلامت در سطح وزارت بهداشت بیش از همه بر روی تشخیص زودهنگام و درمان و در سطح خارج از وزارت بهداشت بر پیشگیری اثرگذار است.
در سطح وزارت بهداشت، در برخی از ابعاد پوشش همگانی سلامت خوب عمل شده است به عنوان مثال، افزایش پوشش خدمات و افزایش تنوع خدمات تحت پوشش که عمدتا ازطریق حمایت های صندوق بیماران خاص و صعب العلاج رخ داده است، هر چند می توانست بهتر هم باشد. اما در ابعاد بهبود دسترسی و بهبود کیفیت خدمات وزارت بهداشت چندان موفق نبوده است.
هر چند منابع نظام سلامت از جمله تامین ارز مناسب برای تجهیزات، در بهبود دسترسی نقش اساسی دارند اما همه مشکلات به کمبود منابع بر نمی گردد بلکه به مدیریت نادرست مربوط است. از این منظر، وزارت بهداشت نباید در ترمیم ناکارآمدی های مدیریتی خود درنگ کند چرا که زمان محدود است و آسیب تصمیم های تاخیری، گاهی جبران ناپذیر خواهد بود. به عنوان مثال چرا با وجود دستاوردهای مهم قبلی، باید نظام ثبت و مراقبت سرطان در طی این سه سال تعطیل می شد که اکنون نتوان با چشم باز به برنامه ریزی و پایش برنامه های کنترل سرطان پرداخت. یا چرا با وجود موافقت سازمان های بیمه گر و تصویب رایگان شدن خدمات تشخیص زودهنگام در نظام شبکه بهداشتی در شورای عالی بیمه و هیات دولت در مرداد سال ۱۴۰۰، وزارت بهداشت در طی سه سال گذشته، در انجام برنامه های تشخیص زودهنگام کوتاهی و برنامه های در حال اجر را نیز عملا متوقف کرد. یا اینکه همیشه گفته می شود که یکی از موارد مهم در اجرای برنامه های غربالگری، زیرساخت های مناسب است اما با وجود هدیه ۵۰ دستگاه ماموگرافی توسط دولت ژاپن برای کمک به این برنامه ها و نصب آنها در سال های ۹۷ و ۹۸، عملا در طی سال های اخیر، از آنها استفاده نشد. پس همه مشکلات کمبود منابع نیست بلکه مشکل، عدم مدیریت بهینه است. قابل پذیرش نیست که تعداد زیادی دستگاه رادیوتراپی خریده شود ولی به دلیل عدم پیش بینی زیرساخت مناسب، چندین سال بدون استفاده بمانند در حالی که کمبود جدی آنها در کشور وجود دارد. این کاستی ها را وزارت بهداشت می تواند به سرعت اصلاح و حجم مشکلات به ویژه در حوزه دسترسی و بهبود کیفیت خدمات را کم کند.
کار مهم دیگر بر زمینه مانده وزارت بهداشت، ابلاغ برنامه تدوین شده مدیریت سرطان به دانشگاه ها ست تا به وظایف بخش سلامت برای کنترل سرطان در حوزه اختیارات وزارت بهداشت توسط دانشگاه های علوم پزشکی پرداخته شود.
اما یکی از مهمترین اقدامات وزارت بهداشت در این زمینه که باید پیگیری شود، کسب حمایت سیاسی در سطح ریاست جمهوری برای تصویب برنامه ملی مدیریت سرطان در شورای عالی سلامت و امنیت غذایی و ابلاغ آن به همه دستگاه های اجرایی است. اگر دنبال پیشگیری از سرطان هستیم، درست است که نمی توان از اطلاع رسانی و آگاهی عمومی برای اجتناب از عوامل خطر سرطان چشم پوشی کرد، اما نقش دولت و مجلس در اجرای قانون هوای پاک و نظارت بر اجرای آن یا اعمال مالیات بر خرده فروشی سیگار انکار ناپذیر است.