بانگ خبر، بیش از نیم ساعت از انفجار گذشته بود که دوان دوان خودم را به محل حادثه رساندم. صد ها نفر از مردم تهران خود در خیابان های اطراف دفتر مرکزی حزب اجتماع کرده بودند و آمبولانس ها بی امان در رفت و آمد بودند. وقتی به چند قدمی محل انفجار رسیدم امدادگران نخستین افرادی را که زیر آوار مانده بودند به آمبولانس ها انتقال داده بودند.
در شبانگاه ۷ تیر ۱۳۶۰ آیت الله سیدمحمد حسینی بهشتی، رییس وقت دیوان عالی کشور و بیش از ۷۰ نفر از مقامات و چهره های برجسته سیاسی از جمله چهار وزیر، چند معاون وزیر، ۲۷ نماینده مجلس و جمعی از اعضای حزب جمهوری اسلامی در جریان انفجار مقر اصلی این حزب به شهادت رسیدند.
این حادثه شش روز پس از عزل بنی صدر از ریاست جمهوری صورت گرفت. سه روز قبل از وقوع این حادثه، محمد جواد قدیری، عضو کادر مرکزی سازمان مجاهدین خلق و طراح اصلی انفجار مسجد ابوذر که در آن آیت الله خامنه ای، امام جمعه وقت تهران مورد سوءقصد قرار گرفت، به دوستان خود با اطمینان خبر داده بود که «روز هفتم تیر» کار یکسره خواهد شد.
روزنامه کیهان فردای آن روز در گزارشی نوشت: «حدود ساعت ۲۱ دیشب دو بمب بسیار قوی در محل دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی منفجر شد که بر اثر شدت انفجار قسمت هایی از ساختمان فروریخت و موجب شهادت ده ها تن از مقامات مملکتی و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و چند تن از وزرا گردید.»
این روزنامه سپس ماجرای انفجار را به نقل از خبرنگار کشیک خود که نیم ساعت پس از انفجار به محل حادثه رسیده بود، چنین روایت کرده است: «بیش از نیم ساعت از انفجار گذشته بود که دوان دوان خودم را به محل حادثه رساندم. صد ها نفر از مردم تهران خود در خیابان های اطراف دفتر مرکزی حزب اجتماع کرده بودند و آمبولانس ها بی امان در رفت و آمد بودند. وقتی به چند قدمی محل انفجار رسیدم امدادگران نخستین افرادی را که زیر آوار مانده بودند به آمبولانس ها انتقال داده بودند. سقف بتونی دفتر مرکزی حزب بر اثر انفجار فروریخته بود و ده ها نفر در زیر آوار مدفون شده بودند.
اکثر مجروحین و شهدا که به آمبولانس ها حمل می شدند غرق در خون بودند و به هیچ وجه شناخته نمی شدند. یکی از شاهدان عینی انفجار که شدیداً می گریست گفت: آقایان دکتر باهنر، نبوی، محمد هاشمی، میرسلیم و طاهری نماینده کازرون در مجلس شورای اسلامی چند لحظه قبل از انفجار بمب سالن را ترک کردند. در این لحظه بسیاری از مردم در جستجوی آیت الله بهشتی بودند و یکی از پاسداران گفت که آخرین بار ایشان و حجت الاسلام محمد منتظری را در مقابل سالن دیده است، لیکن نیم ساعت بعد گفته شد که شیخ محمد منتظری به شهادت رسیده اند.»
روزنامه اطلاعات هم نوشت: «گزارش خبرنگاران از محل انفجار به نقل از شاهدان عینی حاکی است که احتمالا دو بمب بسیار قوی منفجر شده که صدای انفجار آن تا شعاع حداقل یک کیلومتر به وضوح شنیده شده است. این انفجار به هنگامی روی داده است که جلسه هفتگی حزب با حضور اعضای حزب، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و احتمالا چند تن از وزیران در این محل تشکیل شده بود. گزارش خبرنگاران در ساعت ۲۳ دیشب از مقابل دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی ایران حاکی بوده است که در زمان مخابره خبر ۲۰ مجروح به وسیله آمبولانس به بیمارستان های مختلف تهران از جمله بیمارستان طرفه و سینا انتقال یافتند و از بیمارستان طرفه خبر رسید که تا آن ساعت ۸ شهید که پیکر آن ها به کلی متلاشی شده را به این بیمارستان آورده اند. یکی از این شهدا آقای طباطبایی نماینده مجلس بود اما هویت هفت نفر دیگر هنوز مشخص نشده است. خبرنگاران در گزارش خود اضافه کرده اند که در فاصله ساعت های ۲۳ تا ۲۴ دیشب ۲۴ جسد را از زیر آوار خارج کرده اند.»
روزنامه اطلاعات همچنین خبر از آن داد که «حجت الاسلام هادی غفاری که از این حادثه جان سالم بدر برده بود به اتفاق چند تن از روحانیون کار امداد و نجات آسیب دیدگان را به عهده داشته است.» به نوشته این روزنامه، کسانی که به هنگام انفجار در حیاط ساختمان مرکزی حزب بودند گفته اند این واقعه زمانی رخ داد که دکتر بهشتی در حال سخنرانی بود.
بعد از این واقعه، ابتدا از سرنوشت دکتر بهشتی اطلاعی در دست نبود و برخی امیدوار بودند نام وی در میان شهدا نباشد اما حوالی صبح ۸ تیر خبر رسید که وی نیز در میان شهداست. در پی واقعه انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی، از اولین ساعات صبح فردای آن روز عده زیادی از مردم در مقابل ساختمان انتقال خون در خیابان ویلای تهران اجتماع کردند تا با اهدای خون به مجروحین این حادثه یاری برسانند.
روزنامه اطلاعات در این باره نوشت که گزارش ها حاکی است مجروحین احتیاج شدید به خون گروه «او» منفی دارند. حدود ساعت دو و نیم بامداد هشتم تیر بود که مشخص شد بمب ها در سطل زباله نزدیک سن سالن اصلی حزب کار گذاشته شده بود.
عامل واقعه هفتم تیر چه کسی بود؟
عامل انفجار هفتم تیر، فردی به نام محمد رضا کلاهی، دانشجوی رشته برق دانشگاه علم و صنعت بود که پس از پیروزی انقلاب به سازمان مجاهدین خلق پیوست و با حفظ این عضویت، ابتدا پاسدار کمیته انقلاب اسلامی خیابان پاستور شد و بعد با هدایت سازمان، به داخل حزب جمهوری اسلامی راه پیدا کرد. او در حزب ارتقاء یافت و مسوول دعوت ها برای کنفرانس ها و میزگرد ها و جلسات شد. ضمن آنکه مسوول حفاظت حزب نیز گردید.
او بمب را با کیف دستی خود به داخل جلسه حزب جمهوری اسلامی واقع در نزدیکی چهارراه سرچشمه تهران انتقال داد و دقایقی قبل از انفجار، از ساختمان حزب خارج شد. پس از انفجار نیز مدتی در منزل یکی از اعضای سازمان متبوع خود مخفی شد و نهایتا از طریق مرزهای غربی کشور به عراق منتقل گردید. او در عراق با یکی از اعضای سازمان ازدواج کرد. اما در ۱۳۷۰ در فهرست اعضای «مسئله دار» سازمان قرار گرفت، در ۱۳۷۲ از سازمان جدا شد و در ۱۳۷۳ از عراق رهسپار آلمان گردید.
پیام شورای موقت ریاست جمهوری
در پی انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی، شورای موقت ریاست جمهوری که پس از عزل بنی صدر اداره دولت را به دست گرفته بود، پیامی به این شرح صادر کرد:
«بسم الله الرحمن الرحیم
دیشب نهال نوپای انقلاب اسلامی یک بار دیگر با خون جمعی از رشید ترین سربازان اسلام آبیاری شد. خاک گلگون میهن اسلامی از خون فداکار ترین یاران امام و امت رنگ گرفت، از آنان که پیمان با خدا بسته بودند جمعی عهد و پیمان خویش را به انجام رساندند و جمعی منتظرند تا فرمان خدا کی فرا رسد و اینک یا ثارالله پیروان راه خونین تو ایستاده اند تا خون خویش بر شمشیر کفر، شرک و استکبار پیروز شوند و پیروز می شوند. دیشب دشمنان انقلاب اسلامی بارز ترین نشانه تا امیدی و ورشکستگی خود را به نمایش گذاشت و چهره پلید کفر و نفاق دیشب نمایان تر شد.
شما ای امت مسلمان ایران می دانید که انقلاب بزرگ و خونبار شما را خدا به پیروزی رساند و خدا نگهبان انقلاب اسلامی شماست.
و بدانید که با شهادت شخصیت ها سیل خروشان انقلاب شما باز نمی ایستد حضور مداوم شما در صحنه انقلاب عظیم و عزیزتان را به پیروزی کامل خواهد رساند هوشیاری دشمن را نابود خواهد ساخت و هیچ قدرتی در جهان وجود ندارد که بتواند ملتی مصمم و راسخ را که با پشتوانه ایمان به خدا به جنگ با کفر و ظلم و زور قیام کرده است شکست دهد. آنان که برای میهن اسلامی ما خواب حمام خون دیده اند بدانند که ما با خون خویش وضو ساخته ایم تا در مهراب عشق الهی قربانی شویم که شهادت در راه خدا سرنوشت مردان خدا است و این راه از کربلای حسین به کربلای همه زمان ها منتهی می شود. دشمنان انقلاب، فرزندان شیطان، مخالفان قرآن بدانند که محرومان و مستضعفان میهن اسلامی ما جز به پیروزی نمی اندیشند. انقلاب باز نمی ایستد. اسلام بی یاور نمی ماند و پرچم خونین مبارزه بر خاک نمی افتد و بانگ تکبیر خاموش نمی شود. اینک ای جوانان وطن ای علمداران اسلام، ای محرومان جامعه، نگاه دشمن به شما است دشمن گمان برده است که اگر شخصیت های جامعه شما شهید شوند مبارزه پایان یافته است پرچم مبارزه را برافرازید، مشت ها را گره کنید، صفوف خود را فشرده و واحد کنید، اینک ما هستیم و دشمن رودررو برای آخرین نفس جنگ احد پایان یافت، غزوه خندق را آغاز می کنیم.
بنام خدا و به یاد محمد – انالله و انا الیه راجعون
شهادت یاران حسین (ع) بر امام و امت مبارک باد – شورای موقت ریاست جمهوری»
منبع: تاریخ ایرانی