بیش از ۴ سال از حضور نامبارک شورشیترین واقعه قرن در ایران میگذرد؛ ویروس تاجداری که خانه به خانه پخش شد و رکوردهایش را جابهجا کرد و دنیا را از تب و تاب انداخت؛ حالا اما به مدد اقدامات مقابلهای، سر فرود آورده و امید است عبرتی شده باشد برای مدیریت بهتر رویدادهای زیستی مشابه…
به گزارش بانگ خبر، هرچند مدتی است که دیگر کرونای پرقدرت یکی – دو سال پیش را شاهد نیستیم و متعاقب آن هم دیگر هراس روزهای اول جامعه از کرونا را نمیبینیم، اما در روزهایی که چندان هم دور نیست، جان آدمها در دنیا عدد شده بود و کرونا هر روز قدرتش را با مرگهای چند صد تایی به رخ میکشید، درهای خانهها بسته شده بود و سفر و مدرسه و دانشگاه ممنوع و دورکاری هم مصلحت؛ و این ما مردم بودیم که هر روز و هر لحظه اخبار ویروس سرکش را پیگیری میکردیم تا ببینیم تا فلان روز و فلان ساعت چند نفر دیگر گرفتار و چند خانواده دیگر داغدار شدهاند و آیا امیدی به بهبود اوضاع جهان هست؟…
سینه پهلوی عجیب و گزارش چشم پزشک چینی
ماجرا از گزارش چشم پزشک چینی در دسامبر ۲۰۱۹ شروع شد؛ یک جور سینه پهلوی عجیب و منشاء آن هم بازاری در ووهان چین معرفی شد؛ گونهای جدید از ویروس کرونا؛ چیزی هم از آن نمی دانستند؛ سازمان جهانی بهداشت به موضوع ورود کرد؛ موارد ابتلا بالا و بالاتر رفت، زمزمه یک همه گیری جهانی فراگیر شد؛ شهر ووهان بسته شد و با کسانی که مقررات را رعایت نمیکردند، برخورد میشد…
تصاویر بیماران و پزشکان در ووهان چین با لباسهایی فضایی، تصاویر افرادی که به یکباره بر زمین میافتادند، برخورد چین با متخلفان مقرراتها، ضدعفونی خیابانها و ترس و هرسی که به دلها افتاد؛ دنیا گوش به زنگ شد و آمدن و نیامدن ویروسِ تازه، شد سرخط مهمترین خبرها؛ مصیبتی که شاید هر ۱۰۰ سال یا ۱۵۰ سال یکبار دنیا گرفتارش شود…
نقطه آغاز کرونا همچنان در ابهام
بیماری جدید بود و با علایمی شبیه آنفلوآنزا؛ برخی گفتند توطئه است و برخی نشت آزمایشگاهی خواندند و برخی هم حمله بیولوژیک؛ موضوعی که با گذشت بیش از چهار سال هنوز منشاء آن مشخص نیست و در ابهام مانده است.
دنیا غافلگیر شد؛ دانش آن زمان نسبت به ویروس تازه وارد اندک بود و رفتار ویروس هم متفاوت؛ نهایتا هم از یک نقطهای به بعد دنیا فهمید که قضیه جدی است و متعاقبا در ایران هم مرزهای ورودی به کشور تحت رصد ماموران بهداشتی قرار گرفتند و مسافران در بدو ورود تب سنجی و غربالگری شدند.
مدافعان سلامت در آمادهباش
در میان همه تاییدها و تکذیبهای آمدن یا نیامدن ویروس تاجدار به ایران؛ مسوولان وقت وزارت بهداشت تاکید داشتند که ویروسها پاسپورت نمیخواهند و کارشان فراگیری است و دیر یا زود پای این مهمان ناخوانده به ایران هم میرسد؛ کم کم بیمارستانها و کادر درمان آماده شدند؛ در تهران بیمارستان شهدای یافت آباد به عنوان اولین بیمارستان سانتر کرونا و دارای بخشهای ایزوله تنفسی به حالت آماده باش درآمد؛ نمونههای مشکوک ویروس جدید کرونا در کشور نیز برای بررسی و آزمایش به انستیتوپاستور فرستاده میشد.
اولین تایید و آغاز یک طغیان
دو سه هفته قبل از اعلام رسمی کرونا در کشور، درگیر آنفلوآنزای H۱N۱ بودیم و بر همین اساس هم بیماریهای تنفسی معمولا با تشخیص آنفلوآنزا، وارد روند درمانی میشدند. نهایتا اما ۳۰ بهمن ماه ۹۸ شناسایی دو مورد از ویروس جدید کرونا در قم تایید و رسما از سوی وزارت بهداشت اعلام شد؛ به این ترتیب بود که بیمارستان کامکار هم به عنوان نخستین مرکز پذیرش کننده بیماران کرونا در ایران بر سر زبان ها افتاد و در آن برهه زمانی تصاویری از پوشش کادر درمان و خدماتشان در شبکههای اجتماعی دست به دست شد.
پاندمی در شرایط تحریم
به تدریج بیماری شدت گرفت، مردم ترسیده بودند، ماسک هم دیگر برای همه اجباری شد و در این میان تحریمها مانع سختی بودند بر سر اقدامات تشخیصی ایران و بر همین اساس هم در ابتدا محموله کیتهای اهدایی از سازمان جهانی بهداشت و چین و … رسید تا اینکه در ادامه و در کوتاهترین فرصت، انستیتوپاستور ایران کیتهای داخلی را تولید کرد و آزمایشگاههای کرونا در نقاط مختلف کشور با هدایت انستیتوپاستور فعال شدند.
رقص حماسه
میدان مین بود و نفسهای به شماره افتاده و جانهایی ویرانه؛ بیمارستانها شد صحنه نبرد با دشمنی نامرئی؛ حماسه بر پا شد؛ لباسهایی سخت و شکوهی بیمانند این بار در نبرد با ویروسی تاجدار؛ جامعه پزشکی با وجود گلایههایش از پرداختی ها و استخدامیها و … وارد معرکه شد و ایثار کرد و “#کرونا را شکست می دهیم” ورد زبانها شد؛ وسایل حفاظتی کم بود؛ سپیدپوشان اما در مجاهدت پابرجا ماندند و در این میان چه سرداران نام آشنا و چه سربازان بی نام و نشان، همه جنگیدند و بیش از ۳۰۰ مدافع سلامت در این میان جان باختند…
نامگذاری شماره «۱۹»
حالا دیگر دنیا در یک غافلگیری بزرگ از یک بحران چند بعدی قرار داشت؛ پاندمی که هنوز هم ابعاد ناشناخته زیادی دارد؛ ماسک و مواد ضدعفونی کننده نایاب شد و بازار سیاه دارو و سوء استفاده از استیصال بیماران هم به راه افتاد؛ خیابانها و وسایل حمل و نقل عمومی ضدعفونی میشد، شهرها رنگ بندی شدند، ستاد ملی مقابله با کرونا به ریاست رییس جمهور تشکیل و کمیتههای مربوطه فعال و پروتکلهای بهداشتی و فعالیت مشاغل مرتبا بازنگری میشد. ویروس کرونای جدید «کووید – ۱۹» نام گرفت و شعار “در خانه بمانیم” مخابره شد؛ در این میان کم کم اسم چند دارو به میان آمد؛ کلترا، هیدروکسی کلروکین، تامیفلو و بعدتر هم رمدسیویر و فاویپیراویر؛ داروهایی که هنوز هم درباره اثربخشی ۱۰۰ درصدی آنها تردید است.
خودکفایی در تولید اقلام دارویی و محافظتی کرونا
توان مضاعفی برای تولید ماسک و مواد ضدعفونی و ونتیلاتور و داروها و تجهیزات مرتبط با کرونا به کار گرفته شد و پس از حدود سه ماه، ماسک و مواد ضدعفونی کننده و وسایل حفاظتی کادر درمان به میزان نیاز در داخل تامین شد و کمی بعد هم تولید این اقلام و از جمله تجهیزاتی نظیر ونتیلاتور به مرحلهای رسید که کشور از واردات آن بینیاز و برای صادرات آن اعلام آمادگی شد و صنعت داروسازی کشور نیز همراستا با دنیا به تولید داروهای مرتبط با کرونا ورود کرد.
جنگ واکسن
در این بین و در شرایط تاخت و تاز کرونا در دنیا و ایران یکی از مهمترین ابزارهای کنترلی بیماری، «واکسن» بود؛ کلیدواژه مشترک آن روزهای دنیا و مادهای ارزشمند که جنگی بر سر آن به راه بود و علیرغم آنکه دنیا نتایج بلند مدتی را برای تاثیرات یا عوارض احتمالی آن متصور نبود، اما این امیدواری را میداد که شرایط را به پیش از شیوع کرونا بازگرداند.
در این میان متخصصان معتقد بودند تا زمانی که ۷۰ درصد از جمعیت ایمن نشوند، کرونا همچنان میتازد و جان میگیرد؛ بنابراین اهمیت تسریع روند واکسیناسیون کرونا به روشنی مشخص بود و در آن زمان اگر مبنا را دریافت حداقل ۲ نوبت واکسن به ازای هر فرد میگذاشتیم، نیازمند ۱۲۰ میلیون دوز واکسن برای گروه هدف در کشور بودیم تا به ایمنی حدود ۷۰ درصد جامعه دست یابیم.
میانبُر دنیا در ساخت واکسن کرونا
در رابطه با ورود ایران به واکسنسازی کرونا، تحریم موضوع مهمی بود و در این زمینه ورود بسیاری از مواد اولیه و ماشین آلات مهمترین چالش بود. در زمینه تامین خود واکسن هم با معذوریت جدی جهانی روبرو بودیم؛ بنابراین هم در اصل محصول فیزیکی واکسن و هم مواد اولیه و ماشین آلات در معذوریت بودیم. از طرفی همواره عنوان شده که مسیر ساخت واکسن در دنیا مسیری بطئی و کند است و کمتر پیش میآید در دنیا زیر پنج سال واکسن وارد عرصه شود. اما در کرونا دنیا این جسارت را کرد که بعضی مسیرها را میانبر زد و کوتاهسازی کرد و این هم تجربه جهانی بود و کمی بعدتر در ایران هم از همین تجربه جهانی استفاده شد.
ماجرای واکسیناسیون علیه پاندمی قرن در ایران
در مجموع در شرایط تقاضای بالا و تولید کم واکسن کرونا در دنیا، واکسیناسیون کشوری کرونا در ایران از ۲۱ بهمن ماه سال ۹۹ با واکسن اسپوتنیک و با اولویت کادر درمان آغاز شد و روند کُند ورود واکسن به کشور و تزریق طبق اولویتبندیهای صورت گرفته در حالی انجام میشد که تحت تاثیر عدم تحویل به موقع واکسنهای خریداری شده، در مقابل مراکز تزریق واکسن، ازدحام و صفهای طولانی را شاهد بودیم.
تحویل ۱۴۰۰ با کرونای انگلیسی
سال ۱۴۰۰ نیز در شرایطی که ویروس انگلیسی کرونا در گردش بود و میتاخت تا جان بگیرد و البته با این پرسش که انتظارها برای دسترسی به واکسن موثر کِی به پایان میرسد، تحویل شد و در واپسین روزهای تعطیلات نوروز همان سال بود که وزارت وقت بهداشت اعلام کرد در پی سفرهای نوروزی و رفتارهای اجتماعی، سوش غالب در کشور در حال تبدیل شدن به سوش ویروس جهش یافته انگلیسی است و بر این اساس بود که کم کم زمزمههای آغاز موج چهارم کرونا با ویروس انگلیسی در کشور شنیده شد و نهایتا هم آمار مرگ و میرهای کرونایی مجددا سه رقمی شد.
به این ترتیب بود که آغاز طوفانی موج چهارم کرونا با پر شدن تختهای بیمارستانی و افزایش موارد مرگ و میر رقم خورد. با ادامه روند صعودی مبتلایان و فوتیهای کرونا و اصرار متخصصان سلامت مبنی بر قرنطینه و رفتن به سمت لاکداون، پیشنهاداتی مبنی بر تعطیلی شهرهای قرمز و نحوه فعالیت مشاغل برای کنترل وضعیت بیماری مطرح و نهایتا هم اجرا شد که البته این ممنوعیتها و محدودیتها در برخی کلانشهرها چندان ملموس نبود.
در چنین شرایطی بود که ایران نیز به عرصه ساخت و تولید واکسن کرونا ورود کرد وبه این ترتیب بود که در روزهای پایانی فروردین ماه ۱۴۰۰ واکسنهای کووایران برکت، کووپارس و فخرا مراحل کارآزمایی بالینی را طی میکردند و واکسن پاستوکووک نیز با مشارکت انستیتوپاستور ایران با انستیتوفینلای کوبا در فاز سوم مطالعات بالینی به سر میبرد.
کشتارگاه دلتا؛ کمبود سرم و دارو
در ادامه و در حالی که هنوز از موج چهارم با کرونای انگلیسی به طور کامل رها نشده بودیم، زمزمههای کرونای هندی که بعدا «دلتا» نام گرفت در کشورهای همسایه شنیده میشد و متخصصان درباره جهش جدید کرونا که از منشاء هند برخواسته بود هشدار میدادند؛ ویروسی به مراتب سختتر از آنچه که طی یک سال و اندی قبل از آن تجربه کرده بودیم با این تفاوت که میتوانست به شدت واکسن گریز هم باشد. اما در این میان همچنان حواشی دست از سر مدیریت کرونا در کشور برنمیداشت و انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه هم تنور این حواشی را داغ کرد.
در چنین شرایطی بود که شیوع کرونای هندی دوباره شرایط مدیریت بیماری را در کشور پیچیده کرد و با شکلگیری موج پنجم، درست در میانه تابستان و در شرایط مرگهای ۷۰۰ تایی و لبریز شدن بیمارستانها از بیماران کرونا، برخی اقلام دارویی کرونا و از جمله سرم تزریقی کمیاب و توزیعشان به چند داروخانه محدود شد و مردم میبایست ساعتها به این داروخانه و آن داروخانه مراجعه میکردند و در صفهای طویل و گاها چند ساعته برای دریافت دارو و درمان میایستادند؛ صفهایی که خودشان میتوانستند یکی از عوامل انتقال و شیوع کرونا باشند؛ موضوعی که رییس جمهور منتخب را در ۲۱ مردادماه و در شرایطی که تنها چند روز از استقرارش در نهاد ریاست جمهوری میگذشت، به میان ازدحام مردم در داروخانه ۲۹ فروردین به عنوان یکی از داروخانههای توزیعکننده داروهای کرونایی کشاند و به این ترتیب وی از نزدیک و بیواسطه در جریان مشکلات مردم در تهیه داروهای مختلف قرار گرفت و اعلام کرد که «معاون اول رییس جمهور جلسات متعددی برای موضوع واردات واکسن و نیز دارو برگزار کرده و انشاءالله مجموع این فعالیتها باعث شود که مشکلات در این حوزه برطرف شود.»
مسافران واکسن
اما در کشاکش امواج چهارم و پنجم کرونا، انتظار عمومی برای افزایش سرعت واکسیناسیون افزون شد و در این بین با تبلیغات برخی کشورهای همسایه و از جمله ارمنستان درست در شرایطی که کرونای دلتا در ایران در اوج تاخت و تاز بود، برخی هر طور شده خود را به مرز ارمنستان رساندند تا با صرف هزینههای گزاف و حتی با وجود سختگیرانه شدن شروط دریافت واکسن و اقامت ۱۰ روزه در این کشور، خود را در برابر این بلای عالمگیر مصون کنند.
بهارِ واکسن ایرانیِ کرونا
در هر حال سرانجام مجوز مصرف واکسن «کووایران برکت» در روزهای آخر خرداد ماه ۱۴۰۰ صادر و وعدههایی مبنی بر تحویل چندین میلیون دز تا پایان تابستان داده شد. بر همین اساس و بنابر اعلام وزیر وقت بهداشت مقرر شد تا این واکسن به سبد واکسیناسیون کشوری اضافه شود. پس از آن نیز مجوز مصرف اضطراری واکسن پاستوکووک تولید مشترک انستیتوپاستور ایران و انستیتو فینلای کوبا در کشور صادر شد.
پایان تراژدیِ “دلتا” و سیل واکسن
سرانجام پس از طی چند ماه سخت و طاقت فرسا در مدیریت بیماری، پس از روی کار آمدن دولت جدید و از اواخر شهریور ماه بنابر اعلام وزارت بهداشت تمامی استانهای کشور از قله خیز پنجم کرونا عبور کردند و تاحدودی بر موج پنجم فائق آمدیم.
در ادامه نیز روند ورود واکسن به کشور با غالب بودن واکسن سینوفارم از چین، شدت گرفت و با همراهی هلال احمر کشورمان، در هر پرواز حدود پنج و بعضا تا ۱۰میلیون دوز واکسن کرونا به کشور وارد شد و در این شرایط جهت سرعت گرفتن عمل واکسیناسیون، به دنبال جلسات مسوولان وزارت بهداشت با فرماندهان بسیج و استفاده از ظرفیت سایر دستگاهها، پایگاههای واکسیناسیون یکی پس از دیگری افتتاح شد و حتی برخی مراکز به عنوان مراکز شبانه روزی واکسیناسیون معرفی شدند و به این ترتیب سرعت تزریق واکسن کرونا در کشور شتاب گرفت.
رئیسجمهورمنتخب نیز در شامگاه سیزدهم شهریور ۱۴۰۰ و در نخستین گفتوگوی زنده تلویزیونی خود با مردم با تاکید بر اینکه «از ابتدای کار در دولت مسئله کرونا از اولویتها بود و یک حرکت انقلابی همراه با عقلانیت نیاز بود» در عین حال اعلام کرد که «تولید داخلی نمیتوانست نیاز داخلی را تامین کند و برآوردمان این بود که برای مصرف داخلی نیازمند ۱۰۰ میلیون دوز واکسن هستیم. امروز ۴۰ میلیون دوز به صورت قطعی انجام شده است و امیدواریم با سرعت و شتاب کار بیشتر هم بتوانیم باقی واکسن را تامین کنیم.»
در این میان دکتر بهرام عیناللهی – وزیر بهداشت دولت سیزدهم بارها در وصف اقدامات دولت در مهار کرونا و تامین واکسن هموطنان عنوان کرده است که «انتظار باران داشتیم، سیل واکسن بارید و واردات واکسن برای کشور از جایی انجام شد که اصلا فکر نمیکردیم.»
در چنین شرایطی بود که رییس جمهوری در ۲۶ مهر و در دومین گفتگوی تلویزیونی خود با مردم با تاکید بر اینکه «به آنچه گفتیم عمل کردیم تا تلفات کشور زیاد نباشد» در عین حال اعلام کرد که «بیش از۷۰ درصد دوز اول واکسن تزریق شده و انشاء الله پیش از آغاز فصل سرما همین مقدار دوز دوم زده میشود.»
تلنگر کرونا به واکسنسازی ایران
اما در کنار سیل واردات واکسن به کشور، تولید واکسنهای داخلی نیز رونق گرفت و شاید بتوان گفت که کووید ۱۹ به صنعت واکسن کشور تلنگری بزرگ زد؛ چراکه ایران بیش از یکصد سال در حوزه واکسنسازی تجربه دارد و این درحالیست که مدتهای طولانی به دلیل اینرسی حاکم بر صنعت واکسن سازی، در حوزه واکسن عقب ماندیم اما با تلنگری که کرونا زد مجددا بارقههایی از بهروزرسانی و نوآوری در صنعت واکسن دمیده شد و به این ترتیب پس از کووایران برکت و پاستوکووک، به تدریج شاهد ورود واکسنهای دیگر نظیر کووپارس، اسپایکوژن، فخرا و نورا بودیم و ایران به فناوری تولید واکسن mRNA کرونا نیز ورود کرد.
در ادامه روند تولید و واردات واکسن در کشور؛ بهرام عیناللهی یکی از مهمترین سیاستهای دولت سیزدهم را به پایان رساندن واکسیناسیون ایرانیان تا دهه فجر سال ۱۴۰۰ خواند که تا حد زیادی هم به این مهم دست یافت.
در مجموع ایران در شش پلتفرم، اقدام به تولید واکسن کرونا کرد و اکنون هم در صورت نیاز و اعلام وزارت بهداشت، تمامی این پلتفرمها قادر به تولید انبوه محصول خود هستند.
اما ظاهرا قرار نبود این پایان پاندمی باشد؛ به طوری که از اوایل مهرماه ۱۴۰۰ دکتر بهرام عیناللهی _ وزیر بهداشت درخصوص بروز موج ششم کرونا اعلام آماده باش داد و نهایتا هم ۲۸ آذرماه ورود نخستین مورد اُمیکرون به ایران از امارات از سوی وزارت بهداشت اعلام شد؛ سویهای که قدرت سرایت و انتقال آن چندین برابر سویههای قبلی بود؛ اما تاخیر در واکسیناسیونِ عمده افراد گروه هدف کشور سبب شد تا جهش جدید کرونا یعنی امیکرون علیرغم شدت بیشتری که در انتقال و شیوع داشت اما دیرتر در کشور ما گردش کرده و علیرغم روند صعودی و عمودی نمودار مبتلایان آن، اما خوشبختانه آمار مرگ و میر مشابه موج پنجم روند افزایشی را طی نکند و تقریبا در همین زمان بود که با تایید کمیته علمی کرونا، واکسیناسیون دز سوم کرونا در کشور نیز آغاز شد.
اُمیکرون و مدیریت هوشمند
در مجموع اقدامات کنترلی نظیر آغاز واکسیناسیون دز سوم کرونا تقریبا از اواخر مهرماه با اولویت کادر درمان و سپس سایر افراد جامعه، آغاز به کار طرح مدیریت هوشمند کرونا در قالب سامانه ایران من و… آغاز شد تا پیش از رسیدن به روزهای سخت بتوانیم آماده باشیم. به این ترتیب بود که اقداماتی مانند فروش بلیط هواپیما، قطار و اتوبوس بین شهری، دریافت خدمات، اجازه ورود کارمندان به ادارات و… منوط به ارایه کارت واکسن شد؛ موضوعی که هرچند چندان با قوت اجرا نشد و خلاءهایی داشت اما در یک کلام میتوان گفت که با آغاز به کار این سامانه مقرر شد که دیگر تعطیلی سراسری به دلیل کرونا نداشته باشیم.
و اما واکسیناسیون کودکان
تقریبا از نیمه دیماه بود که امیکرون به سویه غالب کرونا در کشور بدل شد و یک تفاوت مهم با سایر جهشهایی داشت که تاکنون تجربه کرده بودیم و آنهم سهم بالای ابتلای کودکان به این سویه بود؛ موضوعی که به اذعان متخصصان در آن زمان نمیتوان آن را بیربط به آغاز دیر هنگام واکسیناسیون این گروه سنی دانست. با این حال خوشبختانه نوع ابتلای کودکان به امیکرون از وضعیت ریوی خارج شده و قسمتهای فوقانی دستگاه تنفس را درگیر میکرد. در همین زمان بود که سرانجام با تایید کمیته علمی کشوری مقابله با کرونا، واکسیناسیون گروه سنی ۱۲ تا ۱۸ سال و پس از آن ۵ تا ۱۲ سال از اوایل پاییز ۱۴۰۰ در کشور آغاز شد.
در این شرایط بود که بیماری در سایه شدت گرفتن واکسیناسیون کرونا و البته افزایش ابتلا در بین افراد، به حدی رسید که با ایجاد ایمنی نسبی در افراد و همچنین با طی کردن روند طبیعی خود، سرانجام با طی کردن بازوی بالا رونده و گذر از قله موج ششم در میانه اسفند ماه رو به افول گذاشت و همین امر هم سبب شد تا با خروج به یکباره ۱۵۳ شهر از وضیعت قرمز کرونا در آستانه عید نوروز ۱۴۰۱ مواجه شویم و بر این اساس بود که ستاد ملی کرونا مقرر کرد تا برخلاف سال قبل از آن، رنگبندیهای کرونایی شهرها ملاک سفرهای نوروزی نباشد و تنها دو شرط اصلی تزریق دو دز واکسن و عدم ابتلا به بیماری، ملاک سفرهای نوروزی سال ۱۴۰۱ باشد.
سلسله اُمیکرون
با وجود کاهش بروز کرونا به دنبال گسترش واکسیناسیون اما بازهم در سال ۱۴۰۱ نتوانستیم کاملا از شر این ویروس منحوس در امان باشیم. اُمیکرون که بیشترین قدرت بیماری زایی خود را در کودکان نشان داد، توانست جهشهای فراوانی ایجاد کند؛ به طوری که گفته میشود تقریبا از نیمه سال ۱۴۰۱ تا کنون ۹۸ درصد آنچه که تحت عنوان سوشهای جهش یافته کرونا شاهد هستیم، همه به سلسله خانواده امیکرون بازمیگردد؛ بنابراین آنچه که الان شاهد آن هستیم سوشهایی هستند که زیر مجموعه خانواده امیکرون است که در این میان خانواده XBB امیکرون از مهمترین و پرگردشترین ساب واریانتهای امیکرون است و توانستند در ۱۴۰۱ موج هفتم و هشتم کرونا را ایجاد کنند؛ موضوعی که سبب شد تا کمیته ملی واکسیناسیون تاکید کند که همه افراد بالای ۱۸ سال صرف نظر از اینکه چند دز واکسن دریافت کردند، اگر شش ماه از دز آخرشان گذشته، نوبت چهارمشان را دریافت کنند و افراد ۱۲ تا ۱۸ سال هم در صورتی که در گروههای پرخطر هستند، دز یادآور را دریافت کنند.
و بالاخره فوتی صفر کرونا
در مجموع در ۱۴۰۱ پس از مدتها ترس و انتظار، بالاخره روزهای فوتی صفر کرونا را تجربه کردیم اما همزمانی سایر بیماریهای ویروسی تنفسی از قبیل سرماخوردگی، آنفلوآنزا و …با زیرسویههای جدید کرونا بازهم سبب افزایش موارد بیماری شد.
تا آن مقطع زمانی هرچند که زیرسویههای جدید امیکرون از نظر بیماریزایی و مرگ و میر تفاوتی با زیرسویههای قبلی نداشتند اما از نظر سرایتپذیری سرعت بیشتری داشتند و البته خوشبختانه موج هشتم کرونا در ایران تلفات چندانی نداشت و از اواسط بهمن ماه ۱۴۰۱ این موج نیز رو به افول گذاشت و وزارت بهداشتیها پایان این موج را اعلام کردند.
در هر حال به تدریج آمار روزانه ابتلا و فوتی کرونا در کشور کاهشی شد و البته از شدت بیماریزایی سوشهای جدید امیکرون نیز با وجود سرعت بالای انتقال آنها، کاسته شد و تحت تاثیر همین موارد نیز تستگیری کاهش یافت؛ چراکه موارد جدید بیماری به علت خفیف بودن علایم یا به پزشک مراجعه نمیکنند یا اگر هم مراجعه کنند، تست انجام نمیدهند و بر همین اساس هم هرچند هشدارهایی درباره موج نهم کرونا در آن مقطع زمانی داده شد، نمیتوان با قطعیت در مورد موجهای بعدی کرونا در کشور صحبت کرد؛ چراکه با خفیف شدن علایم بیماری، تستگیری نیز کاهش یافت.
پایان اضطرار
نهایتا هم سازمان جهانی بهداشت در پنجم ماه مه ۲۰۲۳ به طور رسمی اعلام کرد که همهگیری بیماری کووید ۱۹ ناشی از کروناویروس از این پس دیگر یک وضعیت اضطراری برای بهداشت عمومی جهانی نیست و تدروس آدهانوم، دبیرکل سازمان جهانی بهداشت تاکید کرد که این روند به بیشتر کشورها این امکان را داده که به شرایط عادی زندگی همانطور که قبل از کووید-۱۹ میشناختیم، بازگردند.
در ایران نیز در سوم مردادماه ۱۴۰۲، وزارت بهداشت در اطلاعیهای مبتنی بر نظر کمیته علمی کشوری کرونا، از پایان شرایط اضطراری کرونا و استفاده همگانی از ماسک خبر داد و البته تاکید کرد که پایان شرایط اضطرار به معنای پایان بیماری و ریشهکن شدن آن نیست و در مجموع متخصصان معتقدند که کرونا مانند بیماریهایی نظیر آنفلوآنزا همراه بشر خواهند ماند.
هزینههای سنگین کرونا
در مجموع کرونا هزینههای سنگینی را به دنیا و از جمله ایران تحمیل کرد؛ هر جا غفلت کردیم، تاخت و جان گرفت و طبق آمار جهانی، موارد ابتلا به کووید ۱۹ در کشورهای مختلف تاکنون به ۷۰۳ میلیون و ۳۰۵ هزار و ۲۱۵ نفر رسیده و مرگ ۶ میلیون و ۹۸۳ هزار و ۷۶۸ بیمار نیز تأیید شده است.
در ایران نیز طبق آخرین آمار وزارت بهداشت، جمعا بیش از ۷ میلیون و ۶۲۶ هزار نفر به این بیماری مبتلا شده و متاسفانه حدود ۱۴۶ هزار و ۷۷۷ نفر نیز جان خود را به دلیل این بیماری از دست دادهاند. مجموع واکسن های تزریق شده در کشور نیز به بیش از ۱۵۵ میلیون و ۶۱۸ هزار و ۶۷۵ دُز رسیده است.
حفظ قهرمانی هزینه دارد
در مجموع از زمان تایید بیماری کرونا در کشور در ۳۰ بهمن ماه ۱۳۹۸ تاکنون؛ چهار سال پر از فراز و نشیب را در مقابله با این پاندمی عالمگیر پشت سر گذاشتهایم و اکنون به مدد تزریق واکسن و اقدامات مقابلهای دیگر، ویروس رام شده و در حال تجربه شرایط بهتری در ایران و دنیا هستیم. خلاصه کلام آنکه صلابت، دانش و توانمندی دانشمندان و تیم بهداشت و درمان کشورمان در مقابله با ویروسی عالمگیر و در شرایط تحریمها، همخوانی صنعت داروسازی کشور با تغییرات جهانی در پاندمی قرن، جهش واکسنسازی کشور و ساخت شش نوع واکسن و… بار دیگر و به اذعان مسوولان، در میدان عمل ثابت کرد که «میتوانیم» و «قهرمانیم»؛ اما مشخص است که حفظ قهرمانی هزینه دارد؛ چراکه در دنیا هزینههای بهداشتی درمانی رو به افزایش است و مقوله «سلامت» در دنیا همیشه گران بوده و هست؛ بنابراین از آنجا که بخش عمده آن نیز حاکمیتی است، بیتردید حفظ دستاوردها و ادامه این روند رو به جلو، مستلزم سرمایهگذاری است.
انتهای پیام