مهدی زارع استاد زلزله شناسی در گفت و گو با بانگ خبر، تزریق مایعات در پوسته، یا استخراج آنها، فشار و تنش منفذی را تغییر می دهد. تغییرات فشار و تنش هر دو می توانند لرزه خیزی را افزایش دهند و از این رو، رویدادهای لرزه ای را زلزله های القایی می نامند. پر شدن مخازن سطح زمین همچنین می تواند باعث ایجاد زلزله از ترکیبی از بارگذاری سطحی و تغییرات فشار منفذی شود. با این حال، نسبت دادن هر زمین لرزه ای به فعالیت های انسانی همیشه ساده نیست. اینکه چه چیزی بزرگای زمین لرزه های ناشی از القا را کنترل می کند، به تغییرات فشار منفذی و تنش و چگونگی مدیریت تزریق و استخراج آب و پساب بستگی دارد. با افزایش پروژه های تغذیه آبخوان ها باید منتظر زلزله های القای بیشتر و بزرگتر در آینده باشیم.
در بیست تیر ماه ۱۴۰۲ سخنگوی صنعت آب در مورد پروژه تغذیه مصنوعی آبخوان گفت این پروژهها کمک میکند تا روانآب ناشی از سیلاب به سفرههای آب زیرزمینی تزریق شده و منابع آب این حوزه را ارتقا دهد. تاکنون ۳۱۸ پروژه تغذیه مصنوعی به ظرفیت ۷۰۰ میلیون مترمکعب تزریق آب در سرتاسر کشور اجرا شده است. وزارت نیرو ۲۸ پروژه تغذیه مصنوعی با ظرفیت ۱۰۷ میلیون مترمکعب در دست اجرا دارد. ۶۸ پروژه تغذیه مصنوعی نیز در دست مطالعه است که ظرفیت این پروژهها ۱۳۸ میلیون مترمکعب تزریق آب به سفرههای زیرزمینی را فراهم می کند. با توجه به طرحهای اجرا شده، در دست اجرا و مطالعه شده هدف گذاری تزریق ۹۴۵ میلیون مترمکعب آب به سفرههای زیرزمینی در قالب پروژه تغذیه مصنوعی در دست اجرا است. طرحهای اجرا شده در بستر رودخانه کرج سبب شده تا طی سیلابهایی زمینه تزریق آب به مخازن زیرزمینی فراهم شده و تراز آب زیرزمینی در این سفرهها افزایش پیدا کند.
مهر ۱۴۰۰ مدیرعامل آب و فاضلاب استان تهران، با اشاره به فرونشست زمین در برخی نقاط استان تهران گفت: “وزارت نیرو به آب منطقهای تهران منابعی تخصیص داده و ابلاغ کرده باید ۲۹۰ میلیون مترمکعب آب تا افق ۱۴۱۰برای تغذیه مصنوعی به منابع آب زیرزمینی تزریق شود . دو کار باید در بحث جلوگیری از فرونشست اتفاق بیفتد یکی اینکه باید برداشت منابع آب زیر زمینی را کاهش دهیم و دیگر باید پساب جایگزین چاههای کشاورزی شود. باید چاههای غیر مجاز را ببندند و چاههای مجاز را با پساب جایگزین کنند، حدود ۲۹۰ میلیون متر مکعب آب به این مسئله اختصاص داده شده که اگر این اتفاق رخ دهد مسئله فرونشست تهران حل خواهد شد.” البته این مدیر توضیح نداد که چگونه با تزریق ۲۹۰ میلیون متر مکعب پساب مشکل فرونشست در استان تهران حل خواهد شد، ولی می توان حدس زد که وی ، این روند را مسیری برای کاهش ریسک فرونشست درنظر گرفته باشد.
دبیر کارگروه ملی سازگاری با کمآبی ایران در دیماه ۱۴۰۱ گفت “منابع آب زیرزمینی، بخشی از آب موردنیاز شهر تهران را تامین میکند. اجرای طرحهای جمعآوری و دفع بهداشتی فاضلاب در شهرها ضروری است . به دلیل مخاطرات تزریق درازمدت فاضلاب شهری و آلایندههای همراه آن به منابع آبهای زیرزمینی که به انباشت آلودگی در این منابع منجر میشود، کاری پرهزینه و پرچالش در کلانشهرهایی مثل تهران است. چنانچه منابع آب زیرزمینی آلوده شود، مشکلات اجتماعی، محیط زیستی و بهداشتی ایجاد خواهد کرد و طرح جمعآوری فاضلاب تهران باید خیلی پیشتر اجرا و تکمیل میشد. اما عمده تغذیه آبخوان تهران از طریق چاههای جذبی فاضلاب ساختمانها، اماکن مسکونی و غیرمسکونی بوده و حجم زیادی از تغذیهای که این آبخوان داشته با اجرای طرح فاضلاب از دست رفته است، به همین دلیل، آبخوان در محدوده شهر تهران، دچار چالش کمی شده است. بر این اساس اجرای طرح فاضلاب چالش کیفیت آب این آبخوان را تا حد زیادی برطرف کرده؛ ولی چالش کاهش تغذیه آبخوان موضوع قابلتوجهی است.”
عبارات “القا شده induced” و “تحریک شد/یا چکانده triggered ” گاهی اوقات به جای یکدیگر استفاده می شوند. “زلزله القایی” زلزله ای است که در اثر فعالیت انسانی ایجاد می شود که تنش های موجود در پوسته را تغییر می دهد. “زلزله چکانده” زلزله ای است که در اثر تغییرات تنش طبیعی، اعم از ایستا یا دینامیکی ایجاد می شود. در عمل، ایجاد تمایز بین این دو می تواند دشوار باشد، زیرا سازوکارهایی که از طریق آن آب بر لرزهخیزی اثر میگذارد، به طور مستقیم در نتیجه خودنمایی نمی کند.
اینکه آیا تزریق فاضلاب می تواند باعث ایجاد یک زلزله “بزرگ” در گسلی شود که باعث آسیب گسترده در منطقه وسیعی شود؟ البته استخراج گسترده آب های زیرزمینی در دشت هند-گنگ در پنج دهه گذشته «به طور قابل توجهی» در زلزله مهلک نپال با بزرگای ۷٫۸ در ۲۵ آوریل ۲۰۱۵ با حدود ۱۰ هزار نفر کشته و زمینلرزه های ده اخیر در نوار مرز برخورد ساختاری هیمالایا هیمالیا نقش داشته است. کاهش آبهای زیرزمینی در چنین منطقه ای در تحریک گسل و چکانش نهایی آن موثر بوده است. سایر فعالیتهای انسانی – برای مثال تولید نفت در ازبکستان – باعث زمینلرزههای M7 شده است. لرزهخیزی ناشی از ذخیرهسازی گاز ممکن است در ذخیرهگاه گاز گازلی، در ازبکستان، پس از تخلیه یک میدان گازی رخ داده باشد، که زلزلههای مخرب با بزرگای ۷٫۰ را در سالهای ۱۷ مه ۱۹۷۶ و ۱۹ مارس ۱۹۸۴ تجربه کرده بود