بانگ خبر، مهدی زارع زلزلهشناس و استاد پژوهشکده زلزلهشناسی، افزایش فعالیت لرزه ای در یک منطقه به عنوان روشی برای پیش بینی زمین لرزه ها مورد استفاده قرار گرفته است ، در زلزله ۴ فوریه ۱۹۷۵ هایچنگ چین، بخشی از تخلیه استرس قبل از شوک اصلی با افزایش فعالیت لرزه ای در پیش لرزه ها انجام شد. با این حال، اکثر زمین لرزه ها فاقد الگوهای پیش لرزه آشکار هستند اغلب زلزله های کوچک پیش لرزه نیستند. احتمال اینکه یک زلزله بزرگ در عرض ۳ روز در همان نزدیکی رخ دهد چیزی حدود ۶٪ است. تقریباً ۹۴٪ احتمال دارد که هر زمین لرزه ای پیش لرزه نباشد.
به طور معمول پس لرزه ها برای هفته ها یا ماه ها پس از زلزله اصلی به صورت متوالی رخ می دهند. با گذشت زمان از شدت و فراوانی آنها کاسته می شود. ۱ در ۱۵ احتمال وجود دارد که یک زلزله معین یک “پیش لرزه” قبل از یک زلزله بزرگتر باشد. در توالی زلزله ۴ تا ۶ جولای ۲۰۱۹، ریجکرست، کالیفرنیا ، یک شوک اصلی ۶٫۴ دو روز بعد با زلزله با بزرگای ۷٫۱ همراه شد.
دره مشا محل عبور گسل مشا در شمال دماوند است. قطعه شرقی گسل مشا دقیقا جایی است که شهرک مشا روی آن ساخته شده است. این قطعه لرزه خیزی بالاتری نسبت به بخش های مرکزی و غربی گسل مشا دارد. علاوه بر زلزله ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ ، در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ زمین لرزه ای به بزرگی ۵٫۱ در همین محل رخ داد. قفل شدگی گسل مشا در این ناحیه برای ایجاد یک گسیختگی مورد مهمی برای نگارانی از وقوع یک زمینلرزه با بزرگای بیش از ۷ در فاصله حدود ۵۰ کیلومتری تهران است. این بخش از گسل مشا در سالهای ۱۹۳۰، ۱۹۵۵ و ۱۹۸۳ زمینلرزههایی را تجربه کرده و همچنین فعالیتهای خرد لرزهای ب و توالی لرزهای که به ویژه در سه ساله اخیر در این بخش از گسل دیده می شود به اثر احتمالی آتشفشان دماوند بر لرزهخیزی این بخش از گسل مربوط است.
کنترل توسعه یا ممنوعیت ساخت و ساز روی گسل های فعال یا نزدیک به آن، طی حدود پنجاه سال اخیر موضوع قانون ملی و ایالتی در آمریکا و در سی سال اخیر در نیوزیلند بوده است. در این دستورالعمل ها کاربری زمین برای ساخت بنا روی یا نزدیک به گسل های فعال ارائه می شود. هدف این مقررات کمک به مقامات برای به حداقل رساندن ریسک زلزله و تعیین زمان لازم برای کاهش ریسک است. چنین دستورالعملهایی هنوز به صورت قانون لازم الاجرا برای تمام گسلهای ایران در دسترس نیست . البته در داخل مناطق شهری در تهران و تبریز چنین مقرراتی هم اکنون نیز موجود است. به هر حال ، مانع شدن از ساخت بنا و یا توسعه شهری در حالتی که ساختمان سازی به یکی از مهمترین جنبه های کسب درآمد تبدیل شده است کاری بسیار سخت است. ویلاهای منطقه مشا نیز اکثر به گروه های اجتماعی بسیار ثروتمند جامعه متعلق است. در این صورت جلوگیری از توسعه چنین منطقه ای حتی هنگامی که گسلی فعال از آن عبور میکند بسیار سخت و پیچیده است.
توسعه در مناطق گسله برای کاهش ریسک با این مبانی قابل تعریف است: • محاسبه دقیق دوره بازگشت زمینلرزه های مهم روی گسلها، که نشانگر احتمال گسیختگی گسل در آینده احتمالا نزدیک است • تحلیل پیچیدگی گسلش، که توزیع و تغییر شکل زمین را در اطراف یک پهنه گسله مشخص می کند. •درجه بندی اهمیت ساختمانها، منجر به تعیین سطح قابل قبول ریسک زلزله برای انواع مختلف ساختمان ها را در یک پهنه حریم ممنوعه گسله فعال می شود. نقش شوراهای شهر و مقامات منطقه ای در برنامه ریزی برای خطر گسیختگی گسل و عملیاتی کردن چنین مقرراتی بسیار حیاتی است. شوراها میتوانند رویکرد توسعه مبتنی بر ریسک برای تعیین و به کاربری سطوح قابل قبول ساختمان سازی در منطقه حریم گسله اتخاذ کنند. ما امیدواریم که استفاده از این دستورالعمل ها به جلوگیری یا کاهش خطرات مرتبط با ساخت و ساز روی یا نزدیک به گسل های فعال کمک کند.