بانگ خبر، به نقل از وبدا، استقبال از اکران این فیلم مستند به حدی بود که علاقهمندان زیادی از جامعه پزشکی و اساتید به سمت موزه هنرهای معاصر تهران آمدند و تا اخرین لحظه اکران فیلم، همگان بر صندلی های خود میخکوب نشستند و به تماشای اثر هنری دکتر محمد کیاسالار پرداختند. مستندی که پیشتر نیز به مناسبتهای مختلف از جمله روز پزشک در سالن فردوس موزه سینما به نمایش و اکران در آمد.
موزه هنرهای معاصر تهران، امروز علاوه بر اینکه میزبان طیفی از اساتید و جامعه پزشکی بود، یک میهمان ویژه داشت . دکتر مسعود حبیبی معاون فرهنگی و دانشجویی وزارت بهداشت که چندی پیش در موزه سینما به تماشای این مستند نشسته بود، برای دومین بار، این مستند را در موزه هنرهای معاصر تهران نظارهگر بود.
یکی از نکات قابل توجه این مستند، بازتابها و بازخوردهای مثبت دانشجویان و اساتید از این فیلم مستند بود که شواهد حاکی از آن است که با استقبال خوبی از سوی جامعه پزشکی مواجه شده و با سوال از افرادی که این مستند را نظارهگر بودهاند، اکثرا بر این باور بودند که این مستند خصوصیات یک مستند حرفه ای را دارد و موسیقی، متن و روایتها همه به جا کار شده است و سناریو به خوبی در این فیلم و بر پایه متن علمی نوشته شده است.
بر اساس گفته ها، قرار است این فیلم مستند، در آینده نزدیک اکران جهانی شود و در برخی از کشورها و شهرها از جمله هاروارد آمریکا به نمایش در آید که بدون شک با تحقق آن و جهانی شدن این اکران، تاثیر بسزایی در معرفی آثار هنرمندان ایران به جهانیان خواهیم داشت
این فیلم با حمایت مرکز ملی تحقیقات راهبردی آموزش پزشکی تهیه شده است و با بررسی نمونههای جهانی، نشان میدهد که چگونه برخی دانشگاههای پیشرو علوم پزشکی از هنر برای ارتقای کیفیت آموزش و افزایش همدلی پزشکان آینده استفاده میکنند.
در این اثر مستند، تلاش شده تا با نگاهی تازه، بعد انسانی حرفه پزشکی از منظری هنری و میانرشتهای بازتعریف شود.این مستند به تهیهکنندگی ارد عطارپور، با پژوهش و کارگردانی محمد کیاسالار تولید شده و آهنگسازی آن را محمدرضا علیقلی بر عهده داشته است.صدابرداری اثر توسط احمدرضا طائی انجام شده و رضا تیموری، عباس صاحب و میلاد سرچمی فیلمبرداران آن بودهاند. تدوین فیلم را مهدی جبینشناس و لیلا شرافتی انجام دادهاند و شرافتی همچنین بهعنوان دستیار کارگردان نیز در این پروژه همکاری داشته است.
این مستند با تمرکز بر رابطه پزشک و بیمار و نقش هنر، بهویژه سینما، در تقویت این ارتباط انسانی ساخته شده است. مستند «چیزی در این قفس خالی» با الهام از رابطه ونسان ونگوگ با پزشکش، دکتر گاشه، این پرسش را مطرح میکند که چگونه میتوان از ظرفیت هنرهای تجسمی و نمایشی برای بازسازی همدلی در روابط حرفهای پزشکی بهره گرفت.
اکران این فیلم در موزه هنرهای معاصر تهران به بهانه گرامیداشت جایگاه این قشر اثرگذار در جامعه برگزار شد و در این اثر مستند تلاش شده تا با نگاهی تازه، بُعد انسانی حرفه پزشکی از منظری هنری و میانرشتهای بازتعریف شود.
پس از اکران این مستند در سالن سینمای موزه هنرهای معاصر تهران، جلسه پرسش و پاسخ و نقد این فیلم با حضور دکتر رضا کیاسالار کارگردان این مستند، دکتر نمازی رئیس موزه ملی تاریخ علوم پزشکی ایران، رضا دبیری نژاد رئیس موزه هنرهای معاصرتهران، دکتر لیلا افشار رئیس دانشکده آموزش پزشکی و فناوریهای یادگیری و دکتر حسینی از اساتید آموزش پزشکی برگزار شد.
ضرورت تقویت مهارتهای ارتباطی و کرامت انسانی در آموزش پزشکی
معاون فرهنگی و دانشجویی وزارت بهداشت در آیین اکران فیلم «چیزی در این قفس خالی» در موزه هنرهای معاصر تهران، با تقدیر از عوامل ساخت این اثر سینمایی و حمایت مجموعههای علمی و فرهنگی از جمله موزه ملی تاریخ علوم پزشکی، بر اهمیت تقویت مهارتهای ادراکی و ارتباطی در کنار آموزشهای تخصصی برای دانشجویان علوم پزشکی تأکید کرد.
مسعود حبیبی ضمن قدردانی از دکتر کیاسالار، کارگردان اثر، و همراهی مؤثر دکتر حمیدرضا نمازی، رئیس موزه ملی تاریخ علوم پزشکی، گفت: از همه عزیزانی که در ساخت این کار ارزشمند همکاری کردند صمیمانه تشکر میکنم. این فیلم کاری بزرگ است، زیرا فراتر از یک اثر هنری، تلاشی برای پرداختن به خلأهای فرهنگی و ارتباطی در آموزش پزشکی است.
وی با اشاره به ضرورت توجه به ابعاد انسانی حرفه پزشکی افزود: دانشگاهها وظیفه دارند پزشک، پرستار و کارشناس تربیت کنند، اما اگر به مهارتهای ادراکی و ارتباطی آنان توجه نکنیم، نارضایتیهایی ایجاد میشود که امروز در جامعه شاهد آن هستیم. بسیاری از فارغالتحصیلان ما علاقهای به ادامه مسیر حرفهای خود ندارند و بخشی از این مسئله به همین خلأ ارتباطی و فرهنگی بازمیگردد؛ همان نکتهای که در این فیلم نیز بهخوبی نمایش داده شده است.
معاون فرهنگی و دانشجویی وزارت بهداشت در ادامه با اشاره به جایگاه استادان بزرگ علوم پزشکی ایران همچون دکتر یلدا، دکتر قریب و دکتر شمس شریعت، گفت: اساتید محبوب دانشگاههای ما کسانی بودند که علاوه بر تسلط علمی، در حوزه فرهنگی، ارتباطی و انسانی نیز سرآمد بودند. ماندگاری آنان در ذهن دانشجویان بیش از هر چیز، به اخلاق، ادب، و نگاه انسانیشان به بیمار و جامعه بازمیگشت.
او با تأکید بر محوریت کرامت انسانی در حرفه پزشکی خاطرنشان کرد: در سراسر فیلم، از همدلی با بیمار و نگاه انسانی به انسان سخن گفته شد. ما در پزشکی باید بیش از پیش به کرامت انسان توجه کنیم. این فیلم یادآور ضرورت بازگشت به همین نگاه انسانی است و میتواند الهامبخش جامعه دانشگاهی در این مسیر باشد.
حبیبی در پایان ابراز امیدواری کرد که این فیلم و آثار مشابه بتوانند بیش از پیش در جامعه پزشکی و میان دانشجویان دیده شوند و گفت: باید ضریب نفوذ اینگونه آثار را افزایش دهیم تا نگاه انسانی و کرامتمحور در فضای آموزش پزشکی تقویت شود. این مسیر، همان راهی است که به تعالی فرهنگی و اخلاقی جامعه پزشکی منجر خواهد شد.
آموزش پزشکی در ایران با هنر آغاز شد
همچنین در جلسه پرسش و پاسخ و نقد این فیلم، دکتر حمیدرضا نمازی، رئیس موزه ملی تاریخ علوم پزشکی ایران با اشاره به پیوند عمیق میان پزشکی، فلسفه و هنر در تاریخ آموزش پزشکی ایران، تأکید کرد: آموزش پزشکی در ایران با هنر آغاز شد، اما در دورههای بعدی، هنر را از ساحت آموزش پزشکی کنار گذاشتیم.
وی با تقدیر از دکتر کیاسالار، خالق اثر، گفت: ایشان از معدود کسانی است که می کوشد ما را از غلبه تکنیک زدگی و دیوان سالاری در آموزش و اخلاق پزشکی رها کند. برگزاری جشنواره فیلم سلامت و ساخت چنین آثاری تلاشی است برای بازگرداندن تخیل و اندیشه به فضای علوم پزشکی.
نمازی با اشاره به اهمیت نگاه فلسفی به تکنولوژی در سینما افزود: سینما خود یک امر تکنولوژیک است؛ اما در دل آن میتوان تخیل انسانی را زنده کرد. در فلسفه تکنولوژی بهجای فروکاست این مباحث به ارزیابی کمی، باید به نقش کیفی، پدیدار شناختی و تأملبرانگیز هنر در بازفهم پزشکی توجه کنیم.
رئیس موزه ملی تاریخ علوم پزشکی ایران سپس با مرور تاریخی شکلگیری آموزش پزشکی در ایران گفت: برخلاف تصور رایج، آموزش نوین پزشکی ما صرفا با بازگشت پزشکان تحصیلکرده از غرب آغاز نشد، بلکه ریشههای آن در تعامل میان پزشکی و هنر بود. از دوره میرزا رضای دکتر و میرزا علی دکتر گرفته تا زمانی که نقاشان بزرگی چون رضا عباسی، پتگر و دکتر گاله، آموزش نقاشی را وارد دانشکدههای پزشکی کردند. بدون نقاشی و تخیل بصری، آناتومی در ایران شکل نمیگرفت، زیرا پیش از آن، آموزش تشریح صرفاً توصیفی بود.
او در ادامه با ذکر نمونههایی از تاریخ پزشکی ایران گفت: اولین پایاننامه روانپزشکی در ایران در دهه ۱۳۲۰ درباره تأثیر موسیقی بر اعصاب نوشته شد و این خود نشانهای از پیوند میان پزشکی و هنر است. همچنین یکی از نخستین پایاننامههای مربوط به بیماری های قلب در سال ۱۲۵۸ هجری شمسی به دست دکتر محمد کرمانشاهی در پاریس نوشته شد؛ او صدای قلب در وضعیت اندوکاردیت را با الهام از صدای جیرجیرکها توصیف کرد و این تخیل شنیداری او بعدها در متون جهانی فیزیولوژی بازتاب یافت.
نمازی با اشاره به تغییر سنتهای آموزشی در پزشکی گفت: در گذشته، آموزش پزشکی بر شنیدن و تخیل شنیداری استوار بود؛ استادان قلب با گوش و ذهن خود بیماری را میفهمیدند. امروز این سنت جای خود را به ابزارهای تصویری و تکنولوژیک داده است. فیلم دکتر کیاسالار یادآور همین ضرورت است که تخیل بصری و تخیل شنیداری اساس تعامل انسان گرایانه پزشکی است.
وی در پایان با بیان اینکه نمایش این فیلم تأثیر قابلتوجهی بر دانشجویان علوم پزشکی داشته، افزود: پس از اکران فیلم برای بیش از ۳۰۰ دانشجوی پزشکی، پیامهای بسیاری دریافت کردم که از تأثیر عمیق فیلم بر نگرش آنان نسبت به حرفه پزشکی و ارتباط با بیمار حکایت داشت. این نشان میدهد که هنر همچنان برای نسل نوی دانشجویان پزشکی درس های آموختنی دارد و جذاب است.
