بانگ خبر، قیام امام حسین(ع) دانشگاهی است با درس های بسیار در پهنه تاریخ که قید زمان و مکان از آن برداشته شده است چرا که «کل یوم عاشورا و کل أرض کربلا» به همین دلیل توجه به درسنامه عاشورا مورد تاکید است.
به باور بنده مسؤلیت پذیری یکی از درسهای بزرگ این قیام است، مسأله مهم و حائز اهمیتی که بنده از آن بعنوان بی تفاوت نبودن یاد میکنم.
امام حسین(ع)در گرماگرم واقعه کربلا خطاب به لشکریان عمر سعد میگوید:
إنی لم أخرج أشراً، ولا بطراً ولا مفسداً، ولا ظالماً، وإنما خرجت لطلب الاصلاح فی أمة جدی، أرید أن آمر بالمعروف وأنهی عن المنکر فمن قبلنی بقبول الحق فالله أولی بالحق «من از روی خودخواهی، خوشگذرانی یا فساد و ستمگری قیام نکردم، بلکه برای اصلاح امور امت جدم و اصلاح سیر و سلوک آنها قیام کردم.»
به همین دلیل معتقدم؛ یکی از پیامهای این حادثه مهم، خروج از اصل بیتفاوتی و رسیدن به احساس مسئولیت اجتماعی و انسانی است.
همگان واقف هستیم که در فلسفه دین، نقطه مقابل بیتفاوتی، احساس مسئولیت یا مسؤلیت پذیری است.
و باز میدانیم که احساس مسئولیت و خروج از بیتفاوتی حداقل باید در چهار قلمرو زندگی انسان یعنی مسئولیت در قبال خود، در قبال خداوند، در قبال جامعه و نهایتا در قبال طبیعت، محقق شود.
خداوند متعال در قرآن کریم سه ملاک برای برتری انسانها نسبت به یکدیگر بیان کرده است.
اولین ملاک تقواست. یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقاکم ان الله علیم خبیر. «ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم، و تیرهها و قبیلهها قرار دادیم، تا یکدیگر را بشناسید، ولی گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست، خداوند، دانا و خبیر است.»
تقوا در اینجا خروج از بیتفاوتی در گفتار و کردار است، اینکه انسان چه بگوید، چگونه ببیند و چگونه عمل کند.
یعنی در برابر چه گفتن ها و چگونه دیدنیها و عمل کردن ها بیتفاوتی نباشد.
دومین ملاک، علم است.
تلاش برای کسب علم و عالم شدن یعنی بیتفاوت نبودن نسبت به رموز خلقت، بر همین اساس در قرآن آیات فراوانی به برتری عالمان اشاره دارد.
قوله تعالی أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ. «آیا[چنین کسی با ارزش است یا] کسی که در ساعات شب درحال سجده و قیام به عبادت مشغول است و از عذاب آخرت میترسد و به رحمت پروردگارش امیدوار است؟! بگو: آیا کسانی که میدانند باکسانی که نمیدانند یکسانند؟! تنها خردمندان متذکّر میشوند.»
به همین دلیل نباید نسبت به جهان و ظرفیتهای بیانتهای نهفته در آن بیتفاوت باشیم، بلکه باید با علم و دانش در جهت کسب آن تلاش کنیم، در این صورت است که نزد خداوند ارزش مییابیم چرا که؛ «الذین اوتوا العلم درجات.»
عامل سوم برتری انسان از دیدگاه قرآن، جهاد است.
لا یَستَوِی القاعِدونَ مِنَ المُؤمِنینَ غَیرُ أُولِی الضَّرَرِ وَالمُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللَّهِ بِأَموالِهِم وَأَنفُسِهِم ۚ فَضَّلَ اللَّهُ المُجاهِدینَ بِأَموالِهِم وَأَنفُسِهِم عَلَی القاعِدینَ دَرَجَةً ۚ وَکُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الحُسنیٰ ۚ وَفَضَّلَ اللَّهُ المُجاهِدینَ عَلَی القاعِدینَ أَجرًا عَظیمًا. «(هرگز) افراد باایمانی که بدون بیماری و ناراحتی از جهاد بازنشستند با مجاهدانی که در راه خدا با مال و جان خود جهاد کردند یکسان نیستند! خداوند، مجاهدانی را که با مال و جان خود جهاد نمودند بر قاعدان [ترککنندگان جهاد]برتری مهمّی بخشیده و به هر یک از این دو گروه(به نسبت اعمال نیکشان)وعده پاداش نیک داده و مجاهدان را بر قاعدان با پاداش عظیمی برتری بخشیده است.»
جهادی که فلسفه قیام امام حسین(ع) بر آن نهاده شده است بیتفاوت نبودن در برابر ظلم است.
این جهاد عامل برتری انسان بر کسانی است که به تعبیر قرآن، قاعدین و بیتفاوتها هستند.
معاویه و فرزندش یزید، حکومت اسلامی را از مسیر حاکمیت الهی، مردمی خارج و به سمت سلطنت منحرف ساخته بودند.
لذا در چنین شرایطی بیتفاوتی نسبت به این ظلم آشکار، جایز نبود…
اخیرا دکتر میدری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در اجلاس جهانی وزرای کار در ژنو بااشاره به موضوع ارزشمند«صلح»گفت: جهان تشنه صلح است و صلح تنها با عدالت پایدار میماند و سکوت و بیتفاوتی جهانیان صلح را تهدید میکند.
دکتر میدری در ادامه با بیان نقل قول های از برخی اندیشمندان بر ضرورت خروج از بی تفاوتی برای رسیدن به صلح و آرامش، تاکید کرد.
الی ویزل برنده جایزه صلح نوبل میگوید: “خلاف عشق نفرت نیست بی تفاوتی ست، حذف زندگی مرگ نیست بی تفاوتی ست، بیتفاوتی راه را برای جنایات گسترده و تکرار تاریخ هموار میسازد” یا مارتین لوترکینگ میگوید: “بدترین فاجعهای که ممکن است برای انسان رخ دهد، بیتفاوتی است. کسانی که میتوانند کاری انجام دهند اما سکوت میکنند، در واقع با ظلم همدستاند”.
بر سر در ورودی حرم حضرت زینب(س) قهرمان کربلا هم نوشته شده است؛ «السلام علیک یا شریک الحسین» یعنی کسی که بیتفاوت نبود و در مبارزه و سختیهای قیام، شریک امام حسین(ع) شد و پیام عاشورا را به تاریخ رساند.
آلبرت انیشتین میگوید “دنیا جای خطرناکی برای زندگی است، نه به خاطر کسانی که شر میکنند، بلکه به خاطر کسانی که مینشینند و کاری نمیکنند. بیتفاوتی، بیعملی نیست بلکه نوعی همکاری خاموش با نیروهای منفی است”.
دانته آلیگیری نیز هشدار میدهد” داغترین مکانهای جهنم برای کسانی است که در زمان بحران، بیطرف باقی میمانند”.
و شاه بیت همه این ها، کلام خداوند است که میفرماید:وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ«و باید از شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند به معروف فرمان دهند و از منکر بازدارند، آنان همان رستگارانند.»
سه هفته پیش در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک و در هجدهمین اجلاس کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران شرکت کردم. در آنجا با اشاره به ظلم آشکار رژیم اشغالگر صهیونیستی علیه فلسطینیان، گفتم: تا سال ۲۰۲۵ بیش از ۵۰ هزار فلسطینی بر اثر حملات ناجوانمردانه صهیونیست ها جان باختهاند، ۱۱ هزار نفر معلول شدهاند و ۱۱۰ هزار نفر زخمیاند.
بیش از ۸۰ درصد تاسیسات اقتصادی و کشاورزی ویران شده است. حقوق افراد دارای معلولیت بهطور گسترده پایمال شده و تحریمهای ظالمانه آمریکا نیز محدودیتهای شدیدی در زمینه کمکرسانی به این افراد ایجاد کرده است.
از فرصت تریبون سازمان ملل استفاده کردم و از جامعه جهانی خواستم که در برابر این جنایات، بیتفاوت نباشند.
در جنگ ۱۲روزه اخیر رژیم صهیونیستی علیه ایران عزیز، پیروزی بزرگ ملت ما در این بود که مردم ایران بیتفاوت نبودند.
در هنگامه تجاوز دشمن و همزمانی آن با ماه محرم، مردم قهرمان ایران با تأسی از قیام عاشورا با احساس مسئولیت در دفاع از وطن و ارزشهای دینی و انقلابی، گرد هم آمدند، از نیروهای مسلح و رهبری حمایت کردند و همراهی و همدلی بینظیری از خود نشان دادند.
اما فارغ از مسؤلیت پذیری و دوری از بی تفاوتی ایرانیان، بزرگترین ظلم نه صرفاً حمله آمریکا و اسرائیل، بلکه بیتفاوتی بخشی از نظام جهانی در قبال این جنایات بود.
بد نیست در پایان و برای جمعبندی، «خطبه منا» را شاهد بیاورم. همان خطبه غرایی که امام حسین(ع) در سال ۶۰هجری قمری(قریب یک سال قبل از وقوع قیام) و در ایام حج در منطقه منا برای جمعی از صحابه و حاجیان خواند.
باز هم در اینجا می بینیم هدف امام(ع) از قرائت خطبه منا، یادآوری وظیفه علما و لزوم قیام آنان در مقابل ستمگران و مفاسد ایشان و نیز گوشزد کردن مضرات سکوت و بی تفاوتی عالمان در مقابل زورگویان و بیان آثار زیان بار و خطرناک سهلانگاری و بی تفاوتی در برابر ظالمان است.
به جرأت میتوان گفت؛ مهمترین مسئله امام حسین(ع)در همه ایام، چه در زمان واقعه کربلا و چه پیش از آن، تثبیت دین و ارزشهای دینی و انسانی از طریق احیاء فریضه امر به معروف و نهی از منکر و دور نمودن مردم از بی تفاوتی در برابر ناهنجاری ها و ستم هاست.
به اعتقاد من، بزرگترین درسنامه امام حسین(ع) در دانشگاه «عاشورا» این است که به تاریخ بگوید؛ *من در برابر ظلم و ستم، بیتفاوت نیستم* إنی لم أخرج أشِراً ولا بطِراً، ولا مُفسِداً ولا ظالِماً، إنما خرجتُ لطلبِ الإصلاح فی أمة جدی.
امید که این پیام، انسانیت و بشریت را به خروج از بیتفاوتی و بازگشت به مسئولیت، عدالتخواهی و نهی از منکر، برانگیزاند.
